رستا بهارلوئی یکی از فرزندان مجموعه شرکت پالایش نفت آبادان از تداوم کسب عناوین ملی و ادامه سیرش در مسیر تحقق رویای المپیاد جهانی شطرنج می گوید.

 به گزارش روابط عمومی شرکت پالایش نفت آبادان،  دست هایی که برای توضیح دادن ناخوداگاه روی صفحه ای فرضی حرکت می کنند، مهره های سیاه و سفید، تلاش و رویا، این ترکیب برنده رستا است. رستا بهارلوئی دختر 11 ساله آبادانی که رشته های ورزشی مختلف را امتحان کرد اما در نهایت تصمیم نهایی اش را برای تبدیل شدن به استادی بزرگ در رشته شطرنج گرفت.

  دختری که با روپوش صورتی مدرسه و لبانی که به لبخندهای طرف مقابل به گرمی و به پرسش هایش با فکر و مودبانه پاسخ می دهد یک بار با مادر و این بار با پدرش به ساختمان روابط عمومی پالایشگاه آبادان آمده بود. از وجوه اشتراک والدین رستا این است که در چشمان هر دو آنها افتخار برق می زد و دستان حمایتگرشان در دستان دخترشان بود.

 رستا فرزند اول از دو فرزند خانواده بهارلویی است. برادر کوچک ترش پنج ساله است اما آنطور که پدر خانواده که در فاز 3 پالایشگاه آبادان مشغول به کار است، می گوید این پسربچه باهوش با دیدن خواهرش که دل از تخته شطرنج نمی کند و صحبت همیشگی دختر با پدری که وقتی همسن و سال امروز رستا بوده نیز در این رشته ورزشی فعال بود، او هم شیفته تخته چهارخانه ای و مهره های 32 گانه اش شده است.

 رستا بهارلوئی از شهریور ماه 1398 ورزش شطرنج را آغاز کرد و پس از پایان کرونا و از سال 1401 این رشته ورزشی را به صورت حرفه ای ادامه داد و از آن موقع تا کنون در حدود ۲۰ مسابقه در سطح شهرستانی، استانی، کشوری و بین المللی شرکت و عناوین مختلفی از جمله تجربه مقام قهرمانی و نائب قهرمانی در سطح کشور و استان در بخش بانوان را از آن خود کرده است. اما او بلند پروازتر از آن است که این عناوین را کافی بداند. رستا به مسیری دشوار اما پرافتخار چشم دوخته است.

 او به جز شطرنج، ورزش های دیگری هم انجام می داده است. بسکتبال، والیبال، کاراته را هم امتحان کرده بود . شطرنج را هم همزمان با والیبال بازی می کرد اما انتخابش شطرنج بود.

 در پاسخ به سوال اینکه شطرنج برای کودکی 8 ساله دیروز و حتی  11 ساله امروز چه جذابیتی دارد؟ می گوید: بازی با حریف. می شود از بازی با حریف چیزهای جدید یاد گرفت.  

 پدرش پاسخ کوتاه دخترش را اینطور کامل می کند که رستا در مدرسه از میان دروس به ریاضی علاقه مند است و بدون تمرین و در کلاس از پس تمرین ها برمی آید و اینطور نتیجه می گیرد که، چون شطرنچ ورزش محاسبه گری است برای رستا جذاب است و او از برنامه ریزی برای حمله به مهره های حریف لذت می برد.

رستا شروع می کند به توضیح دادن بازی شطرنج. اینکه در شطرنج بازیکنان ضعیف به دنبال کسب امتیاز از بازیکنان قوی یا دارای ریتینگ هستند. و ریت های کنونی رستا 1572 است که برای تبدیل شدن به استاد بزرگ باید آن را به بالای 2 هزار و 500 برساند.

 پاسخ رستا به سوالاتی درباره احساسش در زمان رقابت ها این است: من در مسابقات به دنبال چیزی نیستم فقط دوست دارم نفر اول باشم. 

- و اگر اول نشوی مایوس می شوی؟  

- نه باز هم ادامه می دهم. 

- چرا؟  

- چون شطرنج را دوست دارم 

- از بین مهره ها کدام را بیشتر دوست داری؟ 

- وزیر 

- چرا وزیر رو دوست داری؟ مثلا چرا بیشتر از مهره شاه؟ 

- چون وزیر قوی است و حرکت های بیشتری دارد. شاه رو دوست ندارم. منظورم این نیست که مهره مفیدی نباشد.  شاه مات می کند اما خب خود شاه هم ممکن است مات شود. من سعی می کنم از شاه ام محافظت کنم. 

- حریف چطور؟ برایت فرق می کند حریفت قدر یا ضعیف باشد؟ 

- حریف قوی دوست دارم. ( پدرش توضیح می دهد که با توجه به اینکه رستا ریتینگ جهانی دارد بازیکنان ضعیف تر می توانند از او امتیاز کسب کنند و او نیز برای افزایش جایگاه خود به شکست شطرنج بازان قوی تر نیاز دارد تا به امتیاز مورد نظرش برسد.) 

- شطرنج بازان قوی ایرانی را هم می شناسی؟ 

- بله . پور رمضان علی، پرهام مقصودلو، محمد امین  طباطبایی، مهرداد صداقتی، طناز اذلی، ملیکا محمدی، آناهیتا زاهدی فر. 

- چطور با آنها آشنا شدی، اخبار را رصد می کنی؟ 

- مسابقات بین المللی که شرکت می کنم با آنها آشنا شدم. آنها هم در بخش بین المللی شرکت می کنند. 

- چطور متوجه برگزاری مسابقات می شوی؟ 

-  از سایت نتایج شطرنج. 

- خودت بررسی می کنی؟ 

- نه پدر و مادرم. 

 - در مسابقات پدر و مادر همراهیت می کنند؟ 

- بله و خیلی خوشحالم 

او علاقه اش به شطرنج را کتمان نمی کند. مثلا در پاسخ به این سوال ها که

-  از خانواده ات و خودت چه انتظاری داری؟ 

- می گوید: شرکت در مسابقات بیشتر و کسب ریتینگ بالای 2500 برای استاد بزرگ شدن 

- بزرگترین آرزویت چیست؟  

- قهرمانی المپیاد جهانی. نفر اول جهان شدن 

- حرفی با خانواده، مردم یا فدراسیون داری؟ 

- من به شطرنج علاقمندم.

 آنطور که رستا می گوید رد پای تخته شطرنج و مهره های محبوبش به مدرسه هم باز شده و نقاشی های رستا در بسیاری مواقع صفحه ای صفحه شطرنج با اسب ها، فیل ها، قلعه، سربازان، وزرا و شاه های سیاه و سفید است. 

پدرش می گوید روزانه 6 ساعت را به آموزش، مسابقه و مطالعه این رشته ورزشی می گذراند و خانواده تا آنجا که توانشان با توجه به هزینه های بالای شرکت در مسابقات اجازه دهد در کنارش خواهند بود.